عسل و آب

من عاشق آب بازی هستم  البته بهتر بگم هر چی توش آب باشه من اون رو خیلی خیلی دوست دارم   مثلا مامان یکی دو تا شعر میخونه که توش آب هست و من میام جلو مامان و دست میزنم و میگم آپ! و خودمو تکون میدم اون وقته که مامان شروع به خوندن میکنه و منم که کلی ذوق میکنم و نانای نانای میکنم  بعد شعر مامان تموم شه دوباره آپ آپ میکنم ! من که خسته نمیشم و ١٠٠ بار هم مامان بخونه دوست دارم ولی خوب مامان فوقش ١٠ بار بخونه  بعد مشغول یه بازی و کار دیگه میشیم

یکی از شعرامون که مامان با آهنگش میخونه:

رو رو با قایق در مسیر  آب

رو رو با قایق در مسیر  آب

پارو زن شادی کن پاروزن شادی کن زندگی زیباست

اون قسمتش که آب داره من خیلی دوست دارم  

شعرهای دیگه هم داریما  اونارم خیلی دوست دارم

یکی دیگه از آب های مورد علاقم که دیگه خیلی دوست دارم آب دادن به گل هاست  آب پاش رودستم میگیرم و گلدون ها و خودم و همه جا رو آبیاری میکنم و با ذوق به گلدون ها اشاره میکنم و میگم دَرگ  آپ  مخصوصا تراس خونه مامانی اینا و تراس پر گل و زیبای خاله  

و همین طور خونه مامانی اینا که ورودی از حیاطه و من از کوچه خونشون رو شناختم و زود میدوم میام سمت در و هنوز در باز نشده میگم : آپ ... هانی .... آپ .... هانی . یعنی با خاله تو حیاط آب بازی کنم  خلاصه ورودی خونه مامانی اینا خودش داستانیه ها  یه وقت ها شب که داریم برمیگردیم خونه چون من تا حیاط و شیر آب رو ببینم باید آب بازی کنم و اگه نشه داد و بیداد راه میندازم  مامان و بابا من رو از پارکینگ میبرن بیرون تا مثلا من متوجه نشم و یادم بره آب بازی  ولی تا سوار ماشین میشیم من شروع میکنم به داد و بیداد و آپ آپ و هانی هانی کردن  

اینم چند تا از عکس هام در حال آب بازی:

به به چه کيفي داره هم به برگ ها آب ميدم هم به خودم هم آب ميخورم

عسل: دَ رگ  

اينجا هم که ديگه کلي ذوق زده هستم

اينجا رم خيلي دوست داريم يه روزايي با مامان ميريم پياده روي اينجا و اسم اينجا رو گذاشتيم آبشار نياگاراي عسل !

انقدر ذوق ميکنم و بدو بدو ميکنم که مامان موفق نشده يه عکس صاف و شفاف از من بندازه تازه اينا بهتريناشه !

ديگه اين که يه وقت ها هم هوس فيلم هاي دوربين و موبايل رو که توش آب بازي داره ميکنم و موبايل و يا دوربين رو ميارم ميدم مامان يا بابا و انقدر ميگم آب تا فيلم مربوط به آب بازيام رو برام بزارن و من ذوق کنم

حمام و آب رو هم دوست دارم

خلاصه اين که  وقتي ميگم آب مامان يا بابا بايد خودشون تشخيص بدن که منظور چيه؟

شعر بخونن؟! آب بازي کنيم؟! فيلم ببينيم؟!گل آب بديم؟! يا همه اين کارها رو با هم انجام بديم