عسلی 10 ماهه و هنرنمايي هاش
من دیگه حسابی بزرگ شدم از در و دیوار و میز و همه چی میگیرم و بلند میشم و با دستهام میز رو نگه میدارم و با کمک اون راه هم میرم مامان هم نمیدونم چرا روی میزها هرچی بوده برداشته تازه همش هم دنبال منه تاره مامان هم دنبال من نباشه من دنبال مامانم
بعضی اسباب بازیامو دوست دارم و باهاشون بازی میکنم بعضیارم دوست ندارم و بازی نمیکنم باهاشون ولی کلا علاقه خودم به کنترل تلویزیون و موبایل رو حفظ کردم یه چیز دیگه مورد علاقم گوشی تلفنه تا ببینم برمیدارم میچسبونم به گوشم و با لهجه خاص خودم میگم الو تازه گوشی هم نباشه مشتمو میچسبونمم به گوشم و میگم الو
یه وقتایی مامان و بابا میگن عسل بوس بده بوس هم میدم تازه یه وقتها مامان یا بابا رو بوس هم میکنم اون وقت مامان و بابا ذوق میکنند
هروقت هم مشغول بازیم و مامان پای کامپیوتر باشه میدوم میام از پای مامان میگیرم و بلند ميشم ومیشینم بغلش و بعد تاپ و توب ميزنم رو اين دکمه ها که روشه خلاصه همه جا مارک ميزنم اونم چه مارکي مارک عسل
يه وقتايي هم به حرف ميفتم يه چيزايي ميگم پشت سرهم که نميدونه مامان چجوري اين جملات منو بنويسه ! يابابابادادا بابا آبابا چي چه
عاشق کاغذ هم هستم مامان يه دفتر داده من تا هر چقدر دوست داشتم باهاش بازي کنم من هم تا حالا خدمت نصفش رسيدم
کتاب هم دوست دارم و يه وقتها مامان برام ميخونه و من گوش ميدم
از سشوار خوشم نمياد و وقتي مامان يا بابا سشوار رو روشن کنند من غرغر ميکنم و يه وقتا ميگيرن طرف من و من بيشتر غر ميزنم اونوقت مامان و بابا به من ميخندن !
با خواب شب هم هنوز مشکل دارم و دير ميخوابم تازه اگه هم بخوابم تا صبح چند بار پاميشم خوشحال و خندون مامان هم اينجوري ميشه
ولي مامان چند هفته اي هست که پيروز شده و بعد ناهار منو ميخوابونه و من هم يکي دو ساعتي ميخوابم و بعدش سرحال پاميشم و فعاليتامو شروع ميکنم
از جارو برقي هم خوشم نمياد وقتي مامان جارو برقي ميکشه اين شکلي ميشم برعکس اون وقتا که خيلي ني ني بودم و با صداي جارو برقي آروم ميشدم
موقع شام هم رو صندلي غذام پيش مامان و بابا ميشينم و غذامو ميخورم
حموم رو هم خيلي دوست دارم و عاشق آب بازي و حموم هستم
از آشپزخونه هم خيلي خوشم مياد و همش دوست دارم برم تو آشپزخونه ولي مامان نميزاره
حالا بازم با مامان ميايم و مينويسيم