عسلعسل، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 1 روز سن داره

عسل بانو

شهريور 92 به روايت تصوير

1392/7/30 15:15
نویسنده : مامان
2,054 بازدید
اشتراک گذاری

يه روز عصر با مامان و بابا رفتيم پارک آب و آتش  لبخند منم خيلي خوشم اومد و مامان برام لباس و حوله آورده بود که اگه رفتم آب بازي و خيس شدم لباس داشته باشم ولي من با اين که عاشق آب بازي هستم اون روز حسش نبود و نرفتم آب بازي مژه تازه آتيش هاش که روشن شد يه کم متعجب هم شدمتعجب بعد رفتيم قدم زني و من به بابا سفارش ذرت مکزيکي دادم بغل بله ديگه هوس ذرت مکزيکي داشتم نه آب بازي نیشخند

 

عسل در پارک آب و آتش

عسل در پارک آب و آتش

 

 

 

يه روزم صبح رفتيم نمايشگاه مادر و کودک و شيريني و شکلاتلبخند کلا خيلي شلوغ بود و در عين حال خبري هم نبودخنثی فقط از تنها چيزي که من خوشم اومد بادکنکي بود که گرفتم نیشخند و يه تابي که بابا برام خريد تا به در اتاقم وصل کنه و چند تا عروسک انگشتي که خيلي دوسشون دارم و باهاشون هر روز بازي ميکنم قلب نمايشگاه شيريني شکلات هم همينجوري رد شديم و نگاهي انداختيم به قول مامان و بابا معلوم نبود نمايشگاه شيريني و شکلاته يا ....چشمکبگذريم ديگه....

ولي در کل روز خوبي بود و گشتي زديم و برگشتيم خونه

 اينم چند تا عکس که زوري از من انداختن ! آخه من جديدا افتخار نميدم عکس بندازم نیشخند

عسل در نمايشگاه مادر و کودک

عسل در نمايشگاه شيريني و شکلات

 

 

 يه روز عصر هم داشتيم بامامان بادکنک بازي ميکرديم بادکنکا رو مينداختيم بالا و من کلي ذوق ميکردم بعد مامان بادکنک بزرگ صورتي خوشگل من رو چشمک(اين دقيقا عنوانيه که به بادکنکم داده بودم) انداخت بالا ، بعد هر چي دوتايي نگاه کرديم نيومد پايين منتظر عجب تعجب بعد ديگه رفتيم بيرون و شب که برگشتيم آخرايه شب تشريف آوردن پايين زبان

 

عسل و بادکنک بازي

عسل و بادکنک بازي 

 عسل: مامان اين چيرا نمياد پايين من باهاش بازي کنمسوال چيرا نمياد؟.......مامان: نميدونم واللا از بس حرفه اي انداختم بالانیشخندعسل (جمله معروفش!): نخواستيم .... نخواستيم که بادکنک بازي کنيم متفکر

 

 

يه روز عصر هم که کلي بازي کرده بودم بع بعي رو بغل کردم و گفتم ميخوام بخوابم خوابچون من خودم پيشنهاد خواب خودم معمولا نميدم و زوري عصرا مامان منو ميخوابونه مامان باورش نشد و فکر کرد بازيه ولي چند دقيقه بعد ديد نه خيلي هم جديه چشمک اينم مدارکش که موجوده .....

عسل در خواب ناز

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

َشیرین بانو مامان موژان و علی
2 آبان 92 23:41
مثله همیشه عالی و زیبا . لینک شدید ها


مرسي . منم شما رو لينک کردم
مامان ترمه
5 آبان 92 7:40
خوش به حالت عسل جونم.چه جای خوشکلی رفتی.چقدر عکسات ناز شدن ماشالا.دست مامان مهربونت طلا.... راستی از خوابیدن مستقلانه ات هم کلی ذوق کردم.آفرین.... ممنون دوست خوب
منصوره
8 آبان 92 14:55
چه ناز خوابیده بوس بوس ممنون
َشیرین بانو مامان موژان و علی
9 آبان 92 0:04
با سلام


سلام عزيزم
اليناگلينا
21 آبان 92 14:04
سلام واقعا كه عسلي كوچولو. خدا حفظت كنه عزيزم .خوشحال مي شيم كه با هم تبادل لينك كنيم . دوست داشتي به ما يه سر بزن سلام ممنون عزيزم. حتما سر ميزنم و شما رو لينک کردم
مامی یلدا و سروش
6 آذر 92 2:39
خدایا دلم که برایت تنگ می شود با آنکه می دانم همه جا هستی اما به آسمان نگاه می کنم چرا که آسمان سه نشانه از تو دارد : بی انتهاست ، بی دریغ است و چون یک دست مهربان همیشه بالای سرماست
مامان ستاره
12 آذر 92 13:30
سلام عزیزم ... واقعا دخترت عسله ... خیلی نازه خدا حفظش کنه عزیزم ... من با اجازه لینکتون کردم گلم .... سلام ممنون عزيزم من هم شما رو لينک کردم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عسل بانو می باشد