مرداد ماه 92
من ديگه کامل حرف ميزنم خيلي کيف داره بعد يه وقتايي که بيوفتم رو دور حرف زدن تند و تند حرف ميزنم و تعريف ميکنم پشت سر هم اونوقت مامان اينا خيلي کيف ميکنن
حالا تازه شعرم بلدم بخونم مامان يه بار برام شعر ميخوند ديد منم دارم باهاش ميگم و از اونجا من کشف شدم
دويدم و دويدم سر کوهي رسيدم رو با مامان دو تايي ميخونيم يه کلمه مامان ميگه يه کلمه من
يه روزم که داشتم تو اتاقم بازي ميکردم مامان شنيد دارم يه روز آقا خرگوشه ميره دنبال موشه رو خودم ميخونم
خيلي شعرهاي ديگه رو هم با مامان دوتايي ميخونيم مثل :توپولويم توپولو، يه توپ دارم قلقليه
رنگ ها رو هم تقريبا همشونو ياد گرفتم و ميگم: آبي، صورتي، ياسي ، قرمز، قهوه اي ، زرد، سبز، نارنجي رو بلدم
لاک زدن رو خيلي دوست دارم و هميشه خاله برام لاک ميزنه . يعني بريم خونشون ميرم از کشوش رنگ مورد نظرم رو ميارم و ميگم بزن
آرايش رو هم دوست دارم و دقيقا ميدونم چي به چيه ميگم: اين مداده مال چشمه مامان بزن برام! اين ابروه اين لبه خلاصه همه رو بزن برام مامان هم اولا اينجوري ميشد بعد من انقدر گريه زاري ميکردم و البته جيغ بنفش ميکشيدم تا مامان الکي ميزد و بعد ميگفتم: به به عسل خوشگل شده ! لبامم غنچه ميکردم بعد مامان کم کم بهم ديگه اخم کرد و به جيغ هام هم محل نزاشت و گفت: عسل جون اينا مال ماماناس. کار بديه تو بزني منم کم کم اين عادت از سرم افتاد و تا اين چيزا رو ببينم ميگم: کار بديه مال ماماناس مال عسل نيست مامان هم ميگه آفرين دختر گل و فهميدم البته گاهي فيلم ياد هندوستان ميکنه هاااااا
اين روزا هم به نقاشي خيلي علاقمند شدم و همش دفتر و مداد رنگيامو ميارم و ميگم : مامان بابا نقاشي کنيم
کارتون خيلي محبوب اين روزهاي من: ملنگ (پلنگ)صورتي بعد باب اسفنجي که آهنگ هر دو کارتون رو يه جورايي ميخونم و شعر باب اسفنجي رو مخصوصا : شلوار مکعبي ها ها ها ها ها
سرسره سوار شدنم هم که ديگه ماهر شدم و برعکسي بايد برم بالا اونم سرم پايينه و دمر!!!! بعد با کله يا با پا ميام پايين!!!!! اونوقت مامان: بعد هم همش ميگه نکن عسل خطرناکه با پله بالا برو زشته رو سرسره ميري بالا
آب بازي هم که خيلي دوست ميدارم
اين استخر بادي رو هم بابا برام خريده و يه روز ميرفتيم خونه مامان بزرگ اينا بابا خريد و اونجا بادش کرد و آب پر کرديم من کلي بازي کردم و بهم خوش گذشت