سفرنامه یزد (قسمت چهارم)
صبح ساعت ٧ مامان اینا زود بیدار شدن و صبحانه خوردن و وسایل رو گذاشتن تو ماشین مامان صبحانه من رو هم آماده کرد و گذاشت تا وقتی بیدار شدم تو ماشین بده بخورم بعد هم بابا حساب کتاب رو با هتل کرد و اومدیم بیرون و البته من خواب بودم و تا یه ساعت بعد بیدار شدم
اینم هفت سین هتل که یه هفت سین زرتشتی بود
تو راه برگشت هم تصمیم گرفتیم سمت میبد بریم و زیارتگاه چک چک رو ببیننیم که خودش یه ساعتی وقت برد عبادتگاه چک چک بالای کوه هست و باید کلی پله بالا بریم تا بهش برسیم و روزهای 24 تا 28 خرداد هم فقط مخصوص ورود زرتشتیان هست و گردهمایی سالیانه دارن برای عبادت در این مکان روزی هم که ما رفتیم ۱۳ به در بود که نوشته بود ورود افراد غیز زرتشتی داخل خود زیارتگاه تو این روز هم ممنوع هست و درنتیجه ما هم دیگه بالا نرفتیم و از پایین کوه تماشا کردیم و عکس انداختیم البته وقت هم نداشتیم برا بالا رفتن چون میخواستیم تا تاریک نشده برگردیم خونه خلاصه این که جای تماشایی و جالبی بود و انشالا فرصت شه در آینده میریم و میبینیم
خلاصه حدود ۴ هم رسیدیم و اول رفتیم خونه مامانی اینا و دایی رو رسوندیم که با اومدنش خیلی ما رو خوشحال کرد و بیشتر خوش گذشت و مخصوصا این که بسی کمک کرد در نگهداری من و یه جاهایی بغل کردن من که مامان و بابا یه نفس راحتی میکشیدن
این بود از سفرنامه ما به یزد که در کل سفر خوبی بود خیلی جای تماشایی هست و مردمان واقعا خوبی هم داشت با صفا و مهمان نواز و لهجه بسیار شیرین و زیبا یزدی