عسلعسل، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 10 روز سن داره

عسل بانو

سفرنامه یزد (قسمت چهارم)

1392/2/11 12:53
نویسنده : مامان
818 بازدید
اشتراک گذاری

 صبح ساعت ٧ مامان اینا زود بیدار شدن و صبحانه خوردن و وسایل رو گذاشتن تو ماشین لبخند مامان صبحانه من رو هم آماده کرد و گذاشت تا وقتی بیدار شدم  تو ماشین بده بخورم مژه بعد هم بابا حساب کتاب رو با هتل کرد و اومدیم بیرون و البته من خواب بودم و تا یه ساعت بعد بیدار شدم خواب

اینم هفت سین هتل که یه هفت سین زرتشتی بود لبخند

هفت سین

تو راه برگشت هم تصمیم گرفتیم سمت میبد بریم و زیارتگاه چک چک رو ببیننیم که خودش یه ساعتی وقت بردابرو  عبادتگاه چک چک بالای کوه هست و باید کلی پله بالا بریم تا بهش برسیم و روزهای 24 تا 28 خرداد هم فقط مخصوص ورود زرتشتیان هست  و گردهمایی سالیانه دارن برای عبادت در این مکان لبخند روزی هم که ما رفتیم ۱۳ به در بود که نوشته بود ورود افراد غیز زرتشتی داخل خود زیارتگاه تو این روز هم ممنوع هست و درنتیجه ما هم دیگه بالا نرفتیم و از پایین کوه تماشا کردیم و عکس انداختیم لبخند البته وقت هم نداشتیم برا بالا رفتن چون میخواستیم تا تاریک نشده برگردیم خونه لبخند خلاصه این که جای تماشایی و جالبی بود و انشالا فرصت شه در آینده میریم و میبینیم قلب

عبادتگاه چک چک

عبادتگاه چک چک

خلاصه حدود ۴ هم رسیدیم و اول رفتیم  خونه مامانی اینا و دایی رو رسوندیم که با اومدنش خیلی ما رو خوشحال کرد و بیشتر خوش گذشت و مخصوصا این که بسی کمک کرد در نگهداری من و یه جاهایی بغل کردن من که مامان و بابا یه نفس راحتی میکشیدن نیشخندنیشخند

این بود از سفرنامه ما به یزد که در کل سفر خوبی بود خیلی جای تماشایی هست و مردمان واقعا خوبی هم داشت با صفا و مهمان نواز و لهجه بسیار شیرین و زیبا یزدی قلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان ترمه
11 اردیبهشت 92 18:10
عزیزم گزارشت زیبا و کامل بود و منو به سال 86 برد که یک سفر یک روزه به یزد داشتیم.میدان مارکار,میدان امیر چخماق,دخمه,باغ دولت آباد...یادش بخیر...شاد باشید.


ممنون عزیزم خوشحالم که دوست داشتین
انشالا همیشه به سفر و خوشی باشین.
دايي
12 اردیبهشت 92 20:04
خواهش ميکنم ، از شما ممنون به من هم بسيار بسيار بسيار زياد خوش گذشت ، شهر يزد هم به قوله خودشون خيلي خشه ، مردمش هم علي رغم باور عمومي خيلي دست و دل باز بودن .


به ما هم بسی خوش گذشت و مرسی از کمک هات
آره واقعا مردمان خوبی بودند لهجه شون هم بینظیر بود
انشالا سفرهای بعدی با هم بریم بازم
مامان فتانه
15 اردیبهشت 92 22:00
ما اومدیم با یک پست جدید


میایم حتما
مامان یلدا و سروش
28 اردیبهشت 92 14:23
بنا به دلایلی مجبور به جابجایی نتی شدیم. خوشحال میشیم بازم هم با ما باشید
مريم مامان نيكان
15 خرداد 92 8:49
سلام سفرنامه شهر يزد چون در مورد شهرمان بود توجهم را جلب كرد و با اجازه از ديدگاه شما در مورد شهرمان باخبر شدم.خوشحالم كه بهتون خوش گذشته.
و انشالله هميشه خوش باشيد


سلام دوست عزیز. خواهش میکنم. خوشحالم که به ما سرزدین و شهر یزد واقعا زیبا و خاطره انگیز بود


ملیکا
3 آذر 92 12:54
لینکتون کردم منو بلینکین وگرنه... متاسفانه باز نشد وبلاگتون برام وگرنه ......
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عسل بانو می باشد